- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
مجلس عمومی ابنزیاد و جسارت به سر مطهّر امام علیهالسلام
در روز دوازدهم اهل بيت علیهم السلام را وارد شهر کوفه کردند و در شهر کوفه حضرت زینب و امام سجاد علیهالسلام با خطبه های کوبنده ابن زیاد و یزید را رسوا نموده و خیانت کوفیان را گوشزد شدند، وقتي وضع اين گونه بر ضد يزيد و ابنزياد شد، اهل بيت را روانه قصر ابنزياد كردند.[1] مجلسیکه به پندار بـاطل ابنزیاد، جلسه به رخ كشيدن پيروزياش بود! مجلس عمومیای که به همه مردم شهر اجازه داده بودند که در آن شرکت کنند. آن معلون، مست غرور بر تخت نشسته بـود و سر مقدّس امـام حسين علیهالسلام را پیش رو[2] گذاشته بود و با چوب به دندانهاي مبارك حضرت ميزد و میگفت چه دندانهای زیبایی داری حسین! به گزارش شیخ مفید، محدّث اربلی و طبرسی و عماد الدین طبری تبسّم میکرد و به دندانها میکوبید و به گزارش شیخ صدوق و فتال نیشابوری میگفت: یا اباعبدالله زود پیر شدی ! و ادامه داد: امروز در برابر روز بدر است.[3] در اين هنگام زَيْد بْنِ أَرْقَم و به روايتي أَنَسَ بْنِ مَالِك خطاب به ابنزياد گفت: اِرْفَع قَضِيبَكَ عَنْ هَاتَيْنِ الشَّفَتَيْن يَابنَ مَرجَانَه! فَوَ اللَّهِ الَّذِي لا إِلَهَ إِلاّ هُوَ، لَقَدْ رَأَيْتُ شَفَتَيْ رَسُولِ اللَّهِ عَلَيْهِمَا، مَا لَا أُحْصِيهِ يُقَبِّلُهُمَا ثُمَّ انْتَحَبَ بَاكِياً[4]! اي پسر مرجانه! چوبت را از اين لب و دندان بردار! به خدا خودم ديدم كه پيغمبر خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم اين لبها را ميبوسيد و اين چهره درخشان و سيماي ملـكوتي را ميبوييد[5]و پس از گفتـن اين جمله در حـالیکه گریه میکرد و جملاتی در مذمّت مردم کوفه و ابنزیاد میگفت؛ قصر را با نشانه اعتراض ترك كرد.[6] [1]. در ارشاد، قمقام، کَشف الغُمَّة، اعلام الوری، نفس المهموم، مهیج الأحزان و جلاءالعیون آمده در روز بعد، آنها را نزد ابنزیاد بردند. در منتهی الآمال و مُثیرُالاَحزان نیز تعیین روز نگردیده است در روضة الواعظین و بحارالأنوار هردو روایت ذکر شده است. [2]. در بعضی از کتب دسته سوم تاریخی نوشته شده به نقلی سر مطهّر امام را در طشت قرار داده بود و به گزارشی دیگر، ابن زیاد سر را به دست گرفت، دستش لرزید و آن را بر روی ران خود قرار داد، قطرهای از خون امام به روی رانش افتاد و رانش را سوراخ کرد و... ( نفس المهموم۳۶۶؛ قمقام ۵۲۸ به نقل از کتاب حبیب السیر) البته همانگونه که آیت الله میرزا محمد اشراقی در صفحه ۲۳۵ کتاب اربعین الحسنیه نوشته است سند اوّلیه این گزارش، کتاب روضة الشهدا (ص۴۵۵) به نقل از کتاب نور الأئمه است، از اینرو بهتر آن است جانب احتیاط را لحاظ فرمایید.) [3] . در بعضی از مقاتل همچون تاریخ الامم والملوک، الْمَناقِبُ وَالْمَثالِب، اخبارالطِوال، الکامل فیالتّاریخ و مُرُوجُ الذَّهَب هیچ جمله ای ذکر نشده است. [4] . در مُثیرُالاَحزان و الْمَناقِبُ وَالْمَثالِب آمده خودم دیدم پیامبر حسن و حسین را روی زانوانشان نشانده و دست برآنها میکشیدند و میگفتند خدایا من این دو نور دیده ام را که پدرشان سالار شایستگان است به تو میسپارم. ای پسر مرجانه! بگو این امانات پیامبر، نزد تو چگونهاند؟! در تاریخ دمشق، تاریخ حلب ، مقتل جامع، بحارالأنوار، جلاءالعیون، نفس المهموم و مهیج الأحزان به غیر از این دو جمله، چند روایت با جملات مختلفی در این هنگام و در هنگام خروج از مجلس ذکر شده است که همگی اشاره به بوسیدن لبها توسط پیامبر و اعتراض به این عمل ابنزیاد دارد. [5]. در أمالی صدوق و الْمَناقِبُ وَالْمَثالِب سخن زیدبن ارقم و ترک کردن مجلسش نیامده است و در اخبارالطِوال، الطبقات الکبری و مُرُوجُ الذَّهَب ترک کردن مجلس نیامده است. [6]. تاریخ الامم والملوک ۵/۴۵۶؛ الاخبارالطِوال ۳۰۵؛ أمالی صدوق ۳۱/۱۶۵؛ الْمَناقِبُ وَالْمَثالِب ۲۹۱؛ الطبقات الکبری ۵/۱۰۹؛ الارشاد ۲/۱۷۱؛ روضة الواعظین ۳۱۲؛ الکامل فیالتّاریخ ۱۱/۱۹۳؛ مُرُوجُ الذَّهَب ۳/۶۱؛ البِِدایَة والنَّهایة ۸/۱۹۰؛ قمقام۵۲۷؛ کَشف الغُمَّة ۲/۲۴۷؛ تَذْکِرَةُ الْخَواص ۳۴۳؛ کامل بهائی۶۳۱؛ إعْلام الوَری ۳۵۲؛ مُثیرُالأحْزان ۳۰۹؛ تاریخِ حَلَبْ ۱۵۴ و۱۵۸؛ تاریخ دمشق ۱۴/۲۳۶؛ بحارالأنوار۴۵/۱۱۶؛ منتهی الآمال ۴۸۸؛ نفس المهموم ۳۶۵؛ مقتل امام حسین ۲۲۹؛ جلاءالعیون ۵۹۹؛ مهیج الأحزان ۶۲۴ ؛ منتخب التّواریخ ۱۸۴؛ مقتل مقرّم۳۲۰؛ مقتل جامع ۲/۵۳. توضیحات: این گزارش در منتخب التّواریخ به طور مختصر آمده است. |